- مزاحمت کردن
لإزعاجٍ
معنی مزاحمت کردن - جستجوی لغت در جدول جو
- مزاحمت کردن
Bother, Heckle
- مزاحمت کردن
déranger, interrompre
- مزاحمت کردن
รบกวน , ขัดจังหวะ
- مزاحمت کردن
پریشان کرنا , خلل ڈالنا
- مزاحمت کردن
להפריע
- مزاحمت کردن
kuvuruga, kuingilia
- مزاحمت کردن
disturbare, interrompere
- مزاحمت کردن
stören
- مزاحمت کردن
przeszkadzać, przerywać
- مزاحمت کردن
беспокоить , перебивать
- مزاحمت کردن
турбувати , перебивати
- مزاحمت کردن
storen, onderbreken
- مزاحمت کردن
molestar, interrumpir
- مزاحمت کردن
परेशान करना , बाधा डालना
- مزاحمت کردن
incomodar, interromper
- مزاحمت کردن
বিরক্ত করা , বাধা দেওয়া
- مزاحمت کردن
mengganggu
- مزاحمت کردن
rahatsız etmek, sözünü kesmek
- مزاحمت کردن
방해하다
- مزاحمت کردن
打扰 , 阻扰
- مزاحمت کردن
邪魔する
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پتودن پایداری کردن ایستادگی کردن ایستادگی کردن پایداری کردن} امیر خراسان... بپاسخ گفت که کار ایشان زیادت از آن است که با ایشان مقاومت و مقاتلت توانیم کردن،) (سلجوقنامه ظهیری. چا. خاور 15)
